عشق کودکانهعشق کودکانه، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

روزهای مادرانه

حس مادر شدن

1390/12/22 8:11
نویسنده : آرزو
5,690 بازدید
اشتراک گذاری

روزایی بود که حتی نمیتونستم فکر بچه دار شدن رو بکنم حس میکردم آدم باید خیلی خیلی قوی باشه که بتونه یه بچه ای رو بزرگ کنه از اینکه بعضیا بدون فمر بچه دار میشدن گاهی ناراحت میشدم اما خنده هاشون آرامشم میداد کلا از بچه دار شدن میترسیدم بعد ٥ سال از زندگی مشترک نمیدونم چی شد چه حسی بود شاید بازم ترس بود ترس از دیر شدن پیر شدن یا شاید حس نیاز بود نمیدونم تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم با همه ترسام مقابله کردم امید خیلی کمک کرد سی دی های دکتر هولاکویی رو واسم گرفت پا به پاش اومدم جلو کلاسای بارداری رفتم . رابطه ام رو با پرستارم قوی کردم . احساسای خوب از همون اولش اومد سراغم . حس بغل کردنش ، بوییدنش ، بوسیدنش خندیدنش مادر شدنم واقعی شد واقعی واقعی

حس خوبی رو تجربه میکردم . نصف بارداریم به خیال و رویاهام رفت رویای شیرین کودکی . حس بچگیام واسم زنده شد بازی کردنا کوه رفتنا ، هفت سنگ نقاشی خیلی خوبه گاهی آدم رو به اوج میرسونه یه حس نستالوژی حس پرواز

دوران خوبی رو گذروندم خدا رو شکر مشکل خاصی نداشتم زایمان خیلی خوبی هم داشتم

و الان بچه خیلی خوبی هم دارم همه اینا مدیون لطف خداونده .

١٤ ماهشه و با هم داریم بزرگ میشیم گاهی سخته و گاهی شیرین گاهی سردرد و گاهی از خنده ریسه رفتن در کل شیرینیاش به همه چی می ارزه خدایا شکرت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

نفس مامان
22 اسفند 90 8:42
سلام دوست عزیز خیلی خوبه که این تصمیم قشنگ رو گرفتی بچه داشتن نعمت بزرگیه تبریک میگم خدا حفظش کنه.
مامان سارا
30 فروردین 91 16:00
سلام عزیز قلم زیبایی دارین .کلی کیف کردم.اگه تونستین به وبلاگ دخمل منم یه سر بزنید و با نظراتتون شادم کنید


سلام خانمی
ممنونم. آدرس وبتون رو کامل ننوشتید پیداتون نکردم اگه میشه دوباره کامل بنویسید